تفریح روزانه
این روزها که می گذره و هوا رو به گرمی میره ،خوش به حال شما بچه ها می شه.چون دیگه می تونید راحت بیرون برید.مخصوصا شما که الان عشق پارک رفتنو داری.من و بابا وحید هم به عشق شما با وجود خستگی تموم شما را هر روز به پارک می بریم.البته نوبتی.یه روز من و یه روز هم بابا وحید شما رو می بره.که هم شما به گردشت برسی.هم ما به کارامون. عشقم،چون شما از وقتی که وایسادی،عاشق توپ بازی کردن با پاهات هستی،توپتم به پارک بردم و اونجا کلی بازی کردی. مامان جون البته نا گفته نماند که دیگه راهم میری.چند قدم میری می افتی.شبیه پنگوئن راه میریاااااااااا...... چشم و دل من و بابات روشن، دوست دختر هم پیدا کردی و کلی باهاش بازی کردی ...